۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

تو پنجره‌ی دلتو باز کن، خدا بهار رو می‌ریزه تو دامنت .. | مریم، آیه‌ی 76

+ ویدیوی متن

  • ۲
  • نظرات [ ۱ ]
    • parsaman
    • جمعه ۸ مرداد ۰۰

    تهش اینه دیگه ..

    اون ته تهش، این « من » که بهش می‌نازیم، غذای چهار تا حشره میشه که انقدر کوچیک بودند، یه عمر اصلا ندیده زیر پا لهشون کردیم؛ بیایم قبل این که غذای همون حشرات کوچیک بشیم این « من » رو زیر پا له کنیم که فرمود: قُلْ مَتَاعُ الدَّنْیَا قَلِیلٌ ؛ به آن‌ها بگو سرمایه‌ی زندگی دنیا ناچیز است ..

    + ویدیو متن

  • ۳
  • نظرات [ ۰ ]
    • parsaman
    • سه شنبه ۲۷ آبان ۹۹

    برای حاضر غریب دل ها

    کشکی کشکی که نمیشود آقاجان،با منم باید برم های تو خالی که نشدنی ست آقا؛باید سوخت و ساخت؛آنقدر باید چکش کاری کرد این نفس لعنتی را؛باید دانه دانه ساخت خشت های وجودمان را؛خدا را باید طلب کرد نه شهادت را؛شهادت هم بهانه ایست برای رسیدن به آن بالایی همیشه حاضر غریب دل هایمان؛نفس بکش برای خدا قدم بگیر برای خدا بیل بزن برای خدا؛گم شده ی اعمالمان فقط و فقط رضای خداست؛برای رضای همه پای کاریم جز خدا خدایی!اصلا از آن زمان که واجب هایمان فدای مستحب شد اوضاعمان دچار این بی سعادتی ها شده ست؛بابد سوخت و ساخت؛باید کشت نفس لعنتی را؛به قول آن بزرگ،حزب الله هر وقت نفست را زیر پایت گذاشتی؛شهادتت مبارک.

    تصویر متن +

    "تصویر شهید محمد بلباسی"

  • ۶
  • نظرات [ ۲ ]
    • parsaman
    • يكشنبه ۱۸ آذر ۹۷

    حکایت رهایی

    حکایت حکایتِ رهایی‌ست،میرویم تا آزاد شویم از بند نفس‌ لعنتی؛اصلا راستش را بخواهید فرار میکنیم از روزمره‌های دست و پاگیر.این زمین میدانی‌ست برای جنگ،جنگ با «من»؛باید برای آزادی از میان سیم خاردار نفس،هزینه داد؛و ما در به در این خاک هاییم برای این مهم،گرچند رصد که میکنیم میبینیم بیشتر دنبال خاک بازی هستیم تا خاک شدن؛خسته شدیم ازین نفس بی سر و پا که اینقدر بهایش داده شد و رسم رهایی نیاموخت...

    تصویر متن +
  • ۸
  • نظرات [ ۷ ]
    • parsaman
    • چهارشنبه ۱۱ مهر ۹۷