۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یلدا» ثبت شده است

یلدا کجا و شام فراق کجا

خوش به حالش؛ حتما شب فراق دوست را ندیده است که می گوید «یلدا» درازترین شب سال است! آن که از رحیل یار به سوگ ننشسته باشد، «شام فراق» چه داند؟! حتما در حوالی کوچه ی تشویش در انتهای بن بست فراق، یک نیستان ناله از نایش نچکید و روبرویش راه دشوار تا محراب دوست را ندید که از بلندی یلدا حرف میزند.حتما در خلوت شب های سرد و‌ طولانی فراق، بی قرار، دیوان خوان قصیده و غزل های آرمیده در نگاه آخر دوست نبود؛ که حرف خزان و شب آخر طولانی اش را میزند! راستی ما حتی خوب خداحافظی نکردیم و رفتیم ...

+ ویدیو متن

  • ۶
  • نظرات [ ۱ ]
    • parsaman
    • شنبه ۳۰ آذر ۹۸

    یلدا دقیقا همان شب بود ...

    کربلایی بود و کربلایی ها برای پرواز،برنگشتن را ترجیح دادند.قسم به آن شب تمام نشدنی،قسم به دل های جامانده در سنگر،قسم به ابدان بی کفن یک لشکر،قسم به خان طومان،" یلدا " دقیقا همان شب بود ...

  • ۷
  • نظرات [ ۵ ]
    • parsaman
    • جمعه ۳۰ آذر ۹۷