سلام بر محسن که با دستانش خشت وجودى خودش را
در جهادى ها ساخت؛سلام بر محسن عزیزى که قبل تر ها نفسش شهید شد و امروز
جسمش بى سر شد و پر کشید.سلام بر محسن عزیزى که اسیر داعش شد اما اسیر نفس
خودش و شیطان نشد،او بهشت را قبلا نقد طلب کرد!درهمین دنیا میشود قطعاتی از بهشت را در همین مسافرتهای جهادی دید؛نشاط هست،گناه نیست؛خستگی هست،اما لذت هم هست؛چیزهایی که جمع اینها را با همدیگر نمیشود پیدا کرد؛شوخی،طراوت،کار برای خدا،گریه،خندہ و در عین خنده،او بهشت خودش را با دست خودش ساخت.نوش جانت عزیز برادرم...