باید بودی!تو از فلسطین مینوشتی و من از حاجی؛تو از
ارتفاعات کانیمانگا مینوشتی و من از تپه های نبعه و الله اکبر!تو از
روضةالشهدا مینوشتی و من از باشگاه افسران؛تو از جولان میگفتی و من از
خانطومان!تو از عملیات های حزب الله مینوشتی و من از بیت المقدس!تو از
عماد مینوشتی و من از احمد؛تو از قدس مینوشتی من از طریق القدس!تو از
زینبیه مینوشتی و من از چذابه!تو از نبردهای خانه به خانه و پشت بام به پشت
بام مینوشتی و من از نبردهای بین نیزارها و تپه های رملی!تو از میدان مین
گناه مینوشتی و من از تخریب چی های نفس!تو از سید حزب الله مینوشتی و من از
سید انقلاب؛تو از نفوذ مینوشتی و من از فتنه!تو از طبابت مینوشتی و من از
بیماریهای رایج روزگار!تو از زلزله مینوشتی و من از سیل!نیستی!دوست هم
نداری باشی؛پس من از نبرد بین عقل و قلب مینویسم؛پس من از معبرهای سخت و
صعب العبور زندگی بدون تو مینویسم؛من از نبردهای بی سنگر و سرپناه بعد از
تو مینویسم؛من از قتلگاه عشق مینویسم؛نیستی!